دنیای قشنگ نو

دنیای قشنگ نو

یه ادم معمولی تو یه شهر معمولی دنبال یه دنیای قشنگ نو
دنیای قشنگ نو

دنیای قشنگ نو

یه ادم معمولی تو یه شهر معمولی دنبال یه دنیای قشنگ نو

اسطوره شناسی اسکاندیناوی : اودین

ابتدا ببینید


به انگلیسی: (Odin) سرکردهٔ ایزدان در اساطیر اسکاندیناوی است. او فرزند بور و بتسلا می‌باشد و آلفادیر به معنی «پدر همگان» نامیده می‌شود زیرا که به راستی پدر همه آسیرها در اساطیر شمال است. از پیوند او با ایزدبانویی به نام فریگ، پنج ایزد به نام‌های بالدر، هود، هرمود، تیر و براگی زاده شدند. فریگ زیبا، جذاب و باوقار بود و در قدرت پیشگویی آینده با او شریک بود، هرچند اظهار نمی‌کرد. همچنین از ایزدبانویی به نام یورد، دارای فرزندی به نام ثور شد و ویدار نیز فرزند اودین و گرید است. در روز نبرد فرجامین، راگناروک، اودین بدست گرگ غول‌پیکری به نام فنریر کشته خواهد شد.

اُدین ایزد ترس‌آور جادو، جنگ و خرد بود و برای پیروزی در جنگ‌ها فرا خوانده می‌شد، اما به او ایمان نداشتند و اغلب او را متهم می‌کردند که پیروزی را ناعادلانه عطا می‌کند. گاهی قربانی‌های خونین لازم بود تا خشنودی و رضایت او را به دست آورند. او نه روز گرسنه و تشنه به این سان که با نیزه خودش زخمی نیز شده بود، از ایگدراسیل آویزان ماند (به همین سبب نام ایگدراسیل به درخت جهانی داده شده‌است. ایگ از کنیه‌های اودین و به معنی هراس انگیز است) و پس از این زمان با آموختن نه سرود جادویی و هجده رون، افتاد. از این رو او توانایی این را پیدا کرد تا مردگان را به سخن وادارد و با خردمندترین آن‌ها رایزنی کند.

اُدین در حالی که به ویژه محبوب پادشاهان بود، ایزد شعر و شاعری نیز به شمار می‌رفت; این شاید بدان جهت است که بسیاری از منظومه‌ها شخصیت او را برجسته کرده‌اند. می‌گفتند که خود او به زبان شعر سخن می‌گفت و الهام شاعرانه موهبت او بود. اُدین همچنین ایزد مردگان بود، به ویژه آن‌هایی که به شیوه‌های خاصی جان می‌سپردند. تلف‌شدگان جنگی، مخصوصاً آن‌هایی که با نیزه، سلاح مقدس اُدین کشته می‌شدند گویی خود را به او پیشکش می‌کردند، و دشمنان شکست‌خورده نیز بدو متوسل می‌شدند. افراد اعدامی نیز بدو توسل می‌جستند، چون او می‌توانست آن‌ها را از مرگ برهاند. حلق‌آویز شدن و زخم برداشتن از نیزه، در زمرهٔ شعایر قربانی مربوط به اُدین بود. او در آفرینش زمین به همراه برادرانش ویلی و وه، از یمیر بهره گرفتند تا جهان را پدید آورند. زمین مدور بود و ایزدان، دریای گرداگرد آن را نظم بخشیدند. آن‌ها در طول سواحل، زمین‌ها را به غول‌ها بخشیدند، درون خشکی، از حدقه‌های یمیر، دژی برآوردند و میدگارد، قلمرو آدمیان را درون آن قرار دادند. آنگاه ایزدان آدمیان را آفریدند تا در جهان به سر برند. آنان دو تنهٔ درخت را گرفتند و زن و مرد را از آن‌ها پدید آوردند. اُدین به آفریده‌های جدید، نفس و حیات بخشید، ویلی آگاهی و جنبش، و وه چهره، سخن، شنوایی و بینایی به آن‌ها عطا کرد.

والهالا تالار اودین دارای ساختمان عظیمی بود با درهای بسیار، و لایه‌های شیروانی و کاشی‌ها که از دستهٔ نیزه‌ها و سپرها ساخته شده بود و در آسگارد (سرای کشتگان) قرار داشت. آن‌ها که در نبردها شکست می‌خوردند و به طبقه «اَین‌هریارها» می‌پیوستند، توسط مأموران ویژهٔ اودین به نام والکیری ها برگزیده می‌شدند. این ارواح مؤنث در والهالا منتظر آن‌ها بودند و به فرمان اودین به نبردگاه‌ها می‌شتافتند تا کشته‌شده‌ها را به والهالا برگردانند. تخت نامور او،هیلدزکیالف که هنگام نشستن بر روی آن می‌تواند هر کجا از نه جهان را ببیند، در این تالار جای گرفته است. دو کلاغ به نام‌های هوگین (اندیشه) و مونین (سرشت) هر روز گرد جهان پرواز کرده و برای او رخدادهای جهان را بازگو می‌کنند. دو گرگ به نام‌های جری و فرکی نیز همیشه اودین را همراهی می‌کنند و اودین هر خوراکی را که برای او آورده می‌شود را به این گرگ‌ها می‌دهد زیرا او تنها می انگبین می‌نوشد و نیازی به خوراک ندارد.

اودین نام‌های بیشماری دارد که برخی از آن‌ها در اینجا آورده شده است: اوثین، وُدن، ووتان (چهارشنبه روز اودین بوده و به نام وُدن نامگذاری شده بود، اما کم‌کم به سان کنونی آن در آمده است)، واک، والتام، ایگ (در برخی کتاب‌ها هراس انگیز و برخی جاها اسب اخته! برگردان شده است)، بلیندی ( به معنای کور)، آلفادیر (پدر همگان)، والفادیر (پدر کشتگان)، هانگاگوث (خدای به دار آویختگان) و...

اودین دو گنج ویژه داشت که به دست دورف ها ساخته شده بود: نیزهٔ قدرتمند و ناشکستنی‌اش، گونگیر که هرگز به بی راه نمی‌رود؛ و حلقه زرین جادویی درائوپنیر که هر شب نه انگشتر دیگر با وزن و ارزش مساوی پدید می‌آورد. اُدین همچنین صاحب اسبی فوق‌العاده به نام اسلیپنیر بود که هشت پا داشت و تیزروترین اسب بود و می‌توانست او را در مأموریت‌هایش از آسمان و دریا بگذراند.

اُدین راه درازی را پیمود تا جادوگری بیاموزد. او تنها یک چشم دارد که مانند خورشید می‌درخشد چون در ازای نوشیدن اندکی آب از چاه میمیر که قدرت الهام و آگاهی از آینده به او می‌داد ناگزیر چشم دیگرش را (در برخی متون در برابر فرستادن نسیمی از این چاه) به نگهبان این چاه که میمیر نام دارد بخشیده است. در جایی دیگر اودین در خوانی دشوار می‌انگبین سخن‌سرایی را از یوتون هایم می‌رباید. او همرون‌ها و هم خردی که از چاه خرد به دست آورده و هم می‌انگبین سخن‌سرایی را به انسان‌ها می‌بخشد.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.