دنیای قشنگ نو

دنیای قشنگ نو

یه ادم معمولی تو یه شهر معمولی دنبال یه دنیای قشنگ نو
دنیای قشنگ نو

دنیای قشنگ نو

یه ادم معمولی تو یه شهر معمولی دنبال یه دنیای قشنگ نو

بازی های اندر

از اون کتابایی که بعد از خوندنش یخ میکنی. هیچی نمیگم بخونید فقط.

توضیحات پشت جلد
پس از دو بار حمله ی بیگانگان به کره ی زمین که نژاد بشر را تا آستانه ی انقراض پیش می برد، حکومت جهانی برای تضمین پیروزی نوع بشر در جنگ بعدی و حفظ یکپارچگی سیاره، دست به گزینش و پرورش نوابغ نظامی می زند و سپس آن ها را در نبردهایی شبیه سازی شده آموزش می دهد تا هنر جنگ را در ذهن های نوپا و تشنه ی دانایی شان نهادینه کند. پس طبیعی است که نخستین آموزش*ها جنبه*ی «بازی» داشته باشند ...
اندرو ـ اندر ـ ویگن [Andrew "Ender" Wiggin] حتا در میان نوابغ دست‌چین شده نیز گل سرسبد و برترِ برترین‌ها است؛ او برنده‌ی همه‌ی بازی‌ها و برخلاف خواهر عاطفی‌اش ولنتاین [Valentine]، و برادر دگرآزارش پیتر [Peter]، دارای تمامی شرایط لازم و کافی برای انجام مأموریت مورد نظر است.
در عین حال او چنان باهوش است که می‌داند وقت رو به پایان است. ولی آیا به قدر کافی باهوش است که زمین را نجات دهد؟

دانلود از اینجا

اسکن از وبلاگ نپتون

اسطوره شناسی اسکاندیناوی : هلین

هلین یا لین در اساطیر اسکاندیناوی، ایزدبانوی محافظت و تسلیت که در بیشتر نسخه‌ها با ایزدبانوی ازدواج و زایش فریگ، در ارتباط بوده و یا نام دیگری از این ایزدبانو است. هلین یکی از خدمتکاران فریگ بود و معمولاً او را برای حمایت از کسانی که خواستار در امان نگاه داشتن آن‌ها بود، می‌فرستاد. او همچنین وظیفهٔ آرامش دادن به افراد عزادار و از بین بردن اشک‌های آن‌ها را بر عهده داشت

اسطوره شناسی اسکاندیناوی : ویدار

ویدار به نروژی باستان Víðarr  که به صورت‌های دیگری همچون Widar، Vidar، Vitharو Vidarr نیز نوشته می‌شود، خدایی از خدایان آسیر است. او را خدای انتقام می‌دانند. او پسر اودین و گرید یوتون، غول مونث جنگلی، است. در پیشگویی‌ها آمده‌است که او در راگناروک نبرد پایان جهان بر فنریرپیروز می‌شود و با کشتن او، انتقام مرگ پدرش را می‌گیرد. 

در سدهٔ سیزدهم میلادی، از او در کتاب‌هایی همچون ادای شاعرانه و ادای منثور نام برده شده‌است. نظریه‌های بسیاری بر پایهٔ شخصیت او و چگونگی سوگواری‌اش بر مرگ پدر ارائه شده‌است.

در میانه‌های سدهٔ یازدهم میلادی،صلیب گراسفورت در شهر کامبریای انگلستان از سنگ ساخته شد. بر این صلیب، تصاویری از روز قیامت مسیحیان و روز راگناروک به نمایش درآمده‌است. برخی از این تصاویر به سبک هنر وایکینگ‌ها است؛ از آن جمله می‌توان به تصویر مردی اشاره کرد که نیزه‌ای بدست گرفته، دهان هیولایی را باز کرده و یکی از پاهای خود را بر آورارهٔ پایینی آن گذاشته‌است. این تصویر را نمایشی از جنگ ویدار و فنریر دانسته‌اند. برخی آن‌را استعاره‌ای از نبرد مسیح و شیطان دانسته‌اند

نوشابه با سیانور

رزماری بارتون مرده اما شوهر و خواهرش همچنان فکر میکنن که این حادثه نه خودکشی که قتل بوده...

دانلود از فارست

اسطوره شناسی اسکاندیناوی : هل

ابتدا ببینید

File:Heimdal verlangt die Rückkehr Iduns aus der Unterwelt.jpg

هل یا هلا در اساطیر اسکاندیناوی فرمانروای هل هایم، سرزمین مردگان و یکی از نه جهان واقع در اساطیر اسکاندیناوی است. او کوچکترین فرزند ایزد شرارت لوکی و غولی مؤنث به نام آنگربودا بود. او معمولاً به عنوان عجوزه‌ای وحشتناک، نیمه زنده و نیمه مرده با حالتی افسرده و غم‌انگیز توصیف می‌شود. صورت و بدنی همانند زنی ترسناک داشت، اما پاهایی پوسیده و لکه‌دار به شکل جسد داشت. به دستور اودین، خدایان مامور شدند هل و برادرانش را از تالار آنگربودا بربایند و به آسگارد برگردانند. خدایان او را در جهان زیرین می‌افکنند و مسئولیت توزیع کسانی را که نزدش فرستاده می‌شوند، همانند گناهکاران و افرادی که براثر بیماری و کهولت سن جان خود را از دست داده‌اند، را به عهده می‌گیرد. تالاری با دیوارهای بسیار بلند و دروازه‌های بسیار زیاد واقع در هل‌هایم با نام «Eljudnir» داشت، که خانه مردگان به شمار می‌رفت و نوکرانی با نام گنگ‌لاتی و خدمتکارانی با نام گنگ‌لوت هر دو به معنی کند و تنبل برایش کار می‌کردند.

اسطوره شناسی اسکاندیناوی : تیر

ابتدا ببینید

تیر ایزد پیروزی و جنگ تن به تن در عصر وایکینگ‌های اساطیر نورس است. او فرزند اودین یا بر طبق ادای شاعرانه فرزند هیمیر و فریگ می‌باشد و به عنوان یکی از برجسته‌ترین آسیرها، الهام بخش شجاعت و دلاوری در نبردها به شمار می‌رود. در حالی که اشاره به نام تیر در ادبیات کهن نورس ناچیز است، او به عنوان یکی از اصلی‌ترین ایزدان جنگ اساطیر شمال در کنار اودین و ثور در نظر گرفته شده‌است. اما به نظر می‌رسد محبوبیت تیر در کنار این دو ایزد والای اساطیر شمال در عصر مهاجرت‌ها کمرنگ‌تر شده بود.

در افسانه‌ها آمده که فنریر، گرگ عظیم که باید به بند کشیده می‌شد هر طنابی را پاره می‌کرد تا آنکه دورف‌ها ریسمانی افسانه‌ای ساختند که اگرچه به ظاهر نازک و ابریشمی بود، ولی از شش عنصر جادویی ساخته شده بود که عبارتند از: صدای پای گربه، ریش زن، ریشه کوه، عاطفه خرس، نفس ماهی و تف پرنده. به همین دلیل امروزه نشانی از این عناصر بر روی زمین نیست. بالاخره تیر داوطلب بستن گرگ شد و در این راه دستش را از دست داد.

در نبرد نهایی راگناروک، سرانجام تیر سگ نگهبان سرزمین مردگان هل‌هایم، به نام گارم را خواهد کشت، اما خود نیز از زخم‌های وارده توسط این حیوان جان خود را از دست می‌دهد. از ویژگی‌های تیر می‌توان به نیزه‌اش که نماد عدالت است اشاره کرد.

اسطوره شناسی اسکاندیناوی : نانا

ابتدا ببینید

نانا در اساطیر اسکاندیناوی، دختر نپ و همسر بالدر است که از او صاحب فورستی، ایزد عدالت و میانجی‌گری شد. نانا همراه با همسرش در تالار «بریدابلیک» واقع در آسگارد زندگی می‌کردند. پس از مرگ ناگهانی بالدر به دست برادرش هود، قلبش از غم و اندوه پر شد و او نیز در پس همسرش جان خود را از دست داد. او را در کنار همسرش بر روی تل هیزم مرده‌سوزی بر عرشه کشتی، رینگهورن قرار دادند و به دریا رهسپار کردند.

بعدها وقتی هرمود برای بازگرداندن بالدر راهی مأموریتی به دنیای مردگان شد، هنگامی که وارد تالار هل شد، بالدر را دید که با افتخار در کنارهمسرش نانا نشسته است. نانا به عنوان هدیه، لباس بلندی برای فریگ و حلقه‌ای طلایی برای فولا به هرمود داد تا در هنگام بازگشت به آسگارد با خود ببرد.

حماسه دارن شان

حدود دوسال پیش این کتاب رو خوندم اتفاقا همین موقعا بود تو خرداد و وسط امتحانا و به همین خاطر خیلی چسبید. اون سال از معدود سالایی بود که پدر گرامی رفتن نمایشگاه کتاب و سفارشات پایان ناپذیر ما رو هم بار کردن.

داستان در مورد پسری به نام دارن می باشد که به طور کاملا اتفاقی و بیشتر به خاطر دوستش استیو با خون اشامی به نام لارتن کرپسلی اشنا میشه و زندگیش به طور کامل عوض میشه.

**هرجا شبح دیدید تو متن به جاش تو ذهنتون خون اشام بذارید :)

واما توضیحات دانلود 

مجموعه اول خون شبح (خون اشام) جدا جدا تایپ شده قبلا و تو نت هم موجوده :)

مجموعه دوم  و سوم یه جا توسط زندگی پیشتاز تایپ شده که میتونستم جدا جداش کنم اما حوصلم نیومد. اسکناشم گذاشتم واسه کسایی که مازوخیسم دارن.

مجموعه چهارم هم جدا جدا اسکنه و اگه چشماتونو دوست دارین صبر کنین تا زندگی پیشتاز تایپش کنه.

زحمت دانلود جدا جدا هم یه dropbox ناقابله که دو ثانیه بیشتر وقت نمیگیره و در اینده هم بدرد میخوره.

اینم کتابا 

خون شبح (خون اشام)

جلد یک

سیرک عجایب 

جلد دو 

دستیار شبح (خون اشام)

جلد سه

دخمه خونین


اداب شبح (خون اشام)

حلد یک

کوهستان اشباح (خون اشامان)

جلد دو

ازمون های مرگ

جلد سه 

شاهزاده اشباح (خون اشامان)


نبرد شبح (خون اشام)

جلد یک

شکارچیان غروب

جلد دو

همدستان شب

جلد سه 

قاتلان سحر


سرنوشت شبح (خون اشام)

جلد یک

دریاچه ارواح

جلد دو 

ارباب سایه ها

جلد سه 

پسران سرنوشت


امیدوارم ازش لذت ببرین هرچند به طرز عجیب غریبی قابل حدسه. به جز اخر اخر اخرش.

انیمه شکار روح Ghost Hunt

تانیاما مای یه دختر دبیرستانیه که به داستانای ارواح علاقه زیادی داره. بعد از اینکه با دوستاش داستان های روحی در مورد ساختمان قدیمی مدرسه تعریف میکنن از کنار ساختمون رد میشه و چون فضول تشریف داره میره تو ساختمون و میزنه دوربین و وسایل پسری که اونم با روح و ارواح سرو کار داره رو میشکونه.پسره بخاطر این خسارت از دختره میخواد به عنوان دستیارش براش کار کنه تا کار مدیر مدرسه شون برای رسیدگی به موضوع ارواح ساختمون رو انجام بدن. و اینطوری میشه که مای وارد کلی ماجرای روحی میشه و قدرت های خودش رو کشف میکنه.

پسورد animworld.net
زیرنویسها

اسطوره شناسی اسکاندیناوی : ثور

ابتدا ببینید

ثور یا تور محبوب‌ترین ایزد در اساطیر اسکاندیناوی، ایزد قدرتمند آذرخش، توفان و تندر، پسر اودین و یورد است که به کیهان تاخت و با نیروهای شر و غول‌ها جنگید. او نگهبان آسگارد بود و ایزدان، حتی انسان‌ها همواره می‌توانستند در مواقع خطر، او را فرا خوانند و بسیاری از موجودات به او متکی بودند. ثور با سیف، یکی از ایزدبانوهای باروری ازدواج کرده است، ولی با ماده غولی به نام یارسانکسا ،به معنی قمه آهنی، نیز رابطه داشت که حاصل آن دو پسر به نام‌های ماگنی و مودی و دختری به نام ثراد است. تیالفی، قاصد خدایان، همدم و خدمتگزار ثور است.

File:Thor's Battle Against the Jötnar (1872) by Mårten Eskil Winge.jpg

ثور را معمولاً بصورت مردی عظیم‌الجثه، قوی پیکر، سرخ‌موی همراه با ریش، چشمانی درخشان و ابروان سرخ‌رنگی تصویر کرده‌اند که وقتی خشمگین می‌شد، از دو طرف چهره‌اش آویزان می‌شد. با وجود ظاهر نه چندان دوستانه، پرستش ثور به عنوان نگهبان و حامی خدایان و انسان‌ها در برابر نیروهای شر بسیار رایج بوده است. محبوبیت و رواج پرستش ثور حتی از پدرش یعنی اودین نیز بیشتر بود زیرا او بر خلاف اودین خواستار از جان گذشتگی انسان‌ها نبود. مردم عادی به او اعتماد داشتند، زیرا او با دادگری، نظم و حفاظت از ایزدان و آدمیان پیوند داشت. بسیاری از قصه‌های ثور طنزآمیز و نمایانگر محبوبیت او در بین عامهٔ مردم است. در پرستشگاه مخصوص ثور به نام معبد آپسالای، که در سال ۱۰۸۰ میلادی ویران شده و به جای آن یک کلیسا ساخته شد، ثور همراه با پدرش اودین که در سمت راست او ایستاده بود به تصویر کشیده شده بودند.

وایکینگ ها اعتقاد داشتند که در زمان توفان‌های صاعقه، این ثور است که در آسمان‌ها سوار بر ارابه‌اش که توسط دو بز به نام‌های تانگریسنی و تانگنوست کشیده می‌شود حرکت می‌کند و هر بار که پتک معروفش، میولنیر را پرتاب می‌کند صاعقه به وجود می‌آید. ثور برای استفاده از این پتک، یک جفت دستکش آهنی به نام یارنگریپر به دست می‌کرد. او همچنین کمربندی بنام مگینگیارد بر کمر می‌بست که قدرت فوق‌العاده او را دو چندان می‌کرد.

ثور در قسمتی از آسگارد به نام ثرادهایم، محل اقتدار، تالاری به نام بیلسکیرنیر داشت. بزرگ‌ترین دشمن ثور، یکی از فرزندان لوکی، مار جهانی یورمونگاند است. در روز راگناروک، ثور سرانجام یورمونگاند را می‌کشد اما خود بر اثر زهر این مار جان می‌سپارد و پسرانش پتک او را پس از مرگش به ارث خواهند برد.

در اسطوره‌های تیوتونیک، خدایی به نام دونار معادل ثور دانسته شده، حال آنکه رومی‌ها او را معادل ژوپیتر، پادشاه خدایان خود می‌دانستند. پنجشنبه روز ثور است.

انیمه دیگری Another

داستان با رفتن کویچی ساکاکیبارا (به انگلیسی: Kōichi Sakakibara) به یومیاما شروع میشه. وقتی که کویچی به دبیرستان یومیامای شمالی میره و توی کلاس 3-3 میوفته و دختری رو میبینه که چشم بند داره و هیچ کس اونو نمیبینه. وبعد کم کم وارد ماجرای وحشتناک کلاس 3-3 میشه. ماجرایی که با مرگ ناگهانی میساکی یکی از بهترین و ممتازترین دانش‌اموزای کلاس 3-3 در 26 سال قبل شروع میشه و هم چنان ادامه داره.


توضیح:

رمان Another در سال 2009 در 667 صفحه به چاپ رسید و رمان موفقی بود. از روی این رمان یک مانگا به چاپ رسید و ساخت یک فیلم سینمایی (Live action) برای پخش در تابستان تایید شده است و نسخه انیمه این رمان از 9 ژانویه شروع به پخش شده. این رمان از معروفترین و موفق ترین رمان های جدید ژاپنی هست.
نویسنده داستان آقای Ayatsuji, Yukito هستند که اولین بار هست که اثری از ایشون انیمه میشه. اما ایشون هم سبک همسر نویسنده شون خانم Fuyumi Ono می نویسند که از موفق ترین رمان نویس های ژاپنی هستند و بیشتر معرف انیمه دوستان ایرانی هستند که از آثار ایشون تا به حال سه اثر به نام های Ghost hunt و Shiki و The Twelve Kingdoms تبدیل به انیمه شده که هر سه اثر هم به فارسی زیرنویس شدند. استدیوی سازنده هم از نظر جنبه های گرافیکی انیمه هاش معروف هست. این انیمه داستان و نویسنده ای قوی رو پشت خودش داره که برای مخاطبینی که انیمه هایی با داستان قوی و پشتوانه رمان و نویسنده های خوب رو می پسندند ساخته شده. 

  دانلود قسمت ۰۱:   کیفیت ۴۸۰p   ||   کیفیت ۷۲۰p   ◄◄◄   دانلود زیرنویس
  دانلود قسمت ۰۲:   کیفیت ۴۸۰p   ||   کیفیت ۷۲۰p   ◄◄◄   دانلود زیرنویس
  دانلود قسمت ۰۳:   کیفیت ۴۸۰p   ||   کیفیت ۷۲۰p   ◄◄◄   دانلود زیرنویس
  دانلود قسمت ۰۴:   کیفیت ۴۸۰p   ||   کیفیت ۷۲۰p   ◄◄◄   دانلود زیرنویس
  دانلود قسمت ۰۵:   کیفیت ۴۸۰p   ||   کیفیت ۷۲۰p   ◄◄◄   دانلود زیرنویس
  دانلود قسمت ۰۶:   کیفیت ۴۸۰p   ||   کیفیت ۷۲۰p   ◄◄◄   دانلود زیرنویس
  دانلود قسمت ۰۷:   کیفیت ۴۸۰p   ||   کیفیت ۷۲۰p   ◄◄◄   دانلود زیرنویس
  دانلود قسمت ۰۸:   کیفیت ۴۸۰p   ||   کیفیت ۷۲۰p   ◄◄◄   دانلود زیرنویس
  دانلود قسمت ۰۹:   کیفیت ۴۸۰p   ||   کیفیت ۷۲۰p   ◄◄◄   دانلود زیرنویس
  دانلود قسمت ۱۰:   کیفیت ۴۸۰p   ||   کیفیت ۷۲۰p   ◄◄◄   دانلود زیرنویس
  دانلود قسمت ۱۱:   کیفیت ۴۸۰p   ||   کیفیت ۷۲۰p   ◄◄◄   دانلود زیرنویس
  دانلود قسمت ۱۲:   کیفیت ۴۸۰p   ||   کیفیت ۷۲۰p   ◄◄◄   دانلود زیرنویس

اسطوره شناسی اسکاندیناوی : سیف

ابتدا ببینید

سیف در اساطیر اسکاندیناوی، ایزدبانوهای باروری و غلات است. سیف همسر باوفای ثور، ایزد قدرتمند آذرخش است و به داشتن موهایی بلند و زرین شهرت دارد. اطلاعات زیادی از این ایزدبانو در دسترس نیست و هیچ نشانی از او در اسطوره‌ها دیده نمی‌شود، به غیر از نامش که اغلب در ادبیات کهن نورس ذکر شده‌است. سیف به عنوان مادر ایزدی به نام اولر، و از ثور، مادر الهه‌ای به نام ثراد به شمار می‌رود. در برخی از تفسیرات آمده که او دارای موهبت پیشگویی می‌باشد، اگرچه این ادعا در ادای شاعرنه ذکر نشده است. او حامی برداشت محصولات کشاورزی بود چون می‌دانست اینها می‌توانند همانند سرمایه‌ای برای مردم به شمار روند.

File:Sif by Dollman.jpg

سیف دارای موهایی زیبا و خارق‌العاده بود و بهترین افسانه‌ای که او در آن نقش داشته است، هنگامی بود که ایزد شرارت لوکی به طور مخفیانه وارد اتاق خواب او شده و از روی کینه توزی، تمام موهای زرین او را کوتاه کرد. زمانی که این خبر به گوش ثور رسید بسیار خشمگین شد. ثور که نمی‌توانست خشم خود را کنترل کند، لوکی را از زمین بلند کرده و قصد خرد کردن تمام استخوان‌های بدنش را داشت، تا اینکه لوکی او را متقاعد کرد و قول داد که جایگزینی برای موهای سیف پیدا کند. ثور نیز پیشنهاد او را پذیرفت و از کشتنش چشم‌پوشی کرد. لوکی به غار بزرگ، خانهٔ پسران ایوالدی رفته و برای آن‌ها دلیل سفر خود را بازگو کرد. سپس از این دورف ها درخواست کرد که طلا را جوری شکل دهند که به خوبی تارهای موی سیف شوند و چنان سحر و جادویی در آن بکار برند که بر روی سر او شروع به رشد کنند. دورف‌ها موافقت کردند و موهایی زرین توسط رشته‌های طلا درست کردند که در انتها لوکی آن‌ها را به سیف داد. او همچنین نقشی در داستان بوجود آمدن پتک معروف ثور، میولینر دارد، اگرچه در اینجا هم نقش او بسیار کمرنگ و ناچیز است.

همچنین نام یکی از آتشفشان‌های واقع در سیاره ونوس از روی سیف گرفته شده‌است. بسیاری از ویژگی‌های سیاره ونوس از روی نام زنان و الهه‌های نام‌دار‌الهام گرفته است. نام خود سیاره نیز برگرفته از ایزدبانوی عشق و زیبایی رومی، ونوس است.

بارون درخت نشین

یک داستان شگفت انگیز از بارون کوزیمو لارس دو روندو که از دوازده سالگی به خاطر حلزون با پدر و مادرش قهر میکنه و تا زمان مرگ پاش رو روی زمین نمیذاره. بارون درخت نشینی که با پایه گذاری "پادشاهی درختی" زندگی خودش، برادرش، مردم امبروزیا و از همه مهم تر ویولتا تنها عشق واقعیش رو عوض میکنه.

دانلود از اینجا


اسطوره شناسی اسکاندیناوی : هرمود

ابتدا ببینید

هرمود در اساطیر اسکاندیناوی، پیام‌رسان ایزدان، پسر اودین و فریگ بود. او جسور و شجاع بود و همراه خود چوبدستی جادویی به نام گامبانتین حمل می‌کرد.

س از مرگ برادرش بالدر، فریگ در جستجوی دلاوری بود که بتواند با هل، فرمانروای سرزمین مردگان روبرو شود و برای بازگشت پسرش به دنیای زندگان به او التماس کند. در این بین هرمود شجاع و دلاور، داوطلب شد این مأموریت خطرناک را انجام دهد. سپس سوار بر اسلیپنیر، اسب فوق‌العاده اودین شده و به سمت دنیای مردگان به راه افتاد. وقتی به دروازه‌های ورودی هل‌هایم رسید، یک راست بر روی آن‌ها پرید و وارده سالن بزرگ مردگان شد. در آنجا بالدر را یافت و به هل برای آزاد کردن او التماس کرد. هل تقاضای او را تحت یک شرط پذیرفت: هرآنچه که در دنیا وجود دارد، زنده یا مرده باید برای بالدر عزاداری نمایند. اما اگر یک چیز هم برای او سوگواری نکند، او بالدر را تا ابد در سرزمین مردگان نگاه خواهد داشت.هرمود سریعاً به دنیای زندگان بازگشت و شرایط هل را برای ایزدان بازگو کرد. با توجه به محبوبیت بالدر، در نظر ایزدان شرط ساده‌ای به نظر می‌رسید و همه در جهان با کمال میل برای او گریستند. همه جز یک تن که گریه تمام جهان را بی‌اثر نمود; لوکی خود را به صورت ماده غولی درآورد و از گریه کردن برای بالدر سرباز زد و لذا بالدر تا اتمام جهان در دنیای مردگان باقی‌ ماند.

اسطوره شناسی اسکاندیناوی : سیگین

ابتدا ببینید

سیگین در اساطیر اسکاندیناوی، ایزدبانوی وفاداری و شفقت، دومین همسر ایزد شرارت لوکی بود که از او صاحب دو پسر به نام‌های نارفی و والی شد. او بر طبق شواهد یکی از اعضای اسینجورها است، اما برخی تفسیرات او را جزو  ونیرها به شمار می‌آورند و از والدین او نامی در افسانه‌های باقی‌مانده ذکر نشده‌است. هنگامی که لوکی توسط خدایان محکوم شده و در کوهی به بند کشیده شد و ماری از بالای سر او زهرش را بر او می‌ریخت، سیگین روز و شب کاسه به دست در کنار او بود و زهر را جمع می‌کرد تا مانع درد کشیدن همسرش شود. اما زمانی که می‌خواست کاسه زهر را خالی کند، چند قطره زهر بر روی لوکی می‌ریخت، فریادی که لوکی از درد می‌کشید موجب زمین لرزه در میدگارد می‌شد.سیگین تا نبرد نهایی راگناروک در کنار لوکی باقی ماند.

اسطوره شناسی اسکاندیناوی : هایمدال

ابتدا ببینید

File:Nils Asplund - Heimdal.jpg

هایمدال به نروژی باستان Heimdallr دراساطیر اسکاندیناوی، ایزد روشنایی و نگهبان قلمرو خدایان درآسگارد بود. او وظیفهٔ پاسداری از پل رنگین‌کمان بیفروست را بر عهده داشت، که آنرا از دژ خود به نام هیمین‌بیورگ زیر نظر قرار می‌داد. او فرزند نه مادر هایمدال بود و در انتهای جهان به دنیا آمده، و توسط نیروهای زمین، آب دریاها و خون گراز بزرگ شده بود. به دلیل دندان‌های زرین و براقی که داشت به او همچنین لقب گولینتانی یا دندان طلا را داده بودند. هایمدال توانایی‌های منحصر به فردی داشت. بینایی بسیار قوی داشت به طوری که قادر به دیدن دور دست‌ها تا فواصل صدها مایل، حتی در شب بود، شنوایی فوق‌العاده دقیقی داشت و می‌توانست صدای رشد گیاهان بر روی زمین را بشنود و به خوابی کمتر از یک کبوتر احتیاج داشت. او همیشه در دژ خود تمامی نقاط را زیر نظر داشت و از خدایان در مقابل نفوذ غول‌ها و جوتون‌ها مراقبت می‌کند. او دارای شیپوری به نام گالار بود که در مواقع خطر آن را به صدا در می‌آورد و صدای شیپورش در آسمان و زمین و جهان زیرین شنیده می‌شد.

گفته شده در آخرین نبرد راگناروک، او و دشمن دیرینه‌اش، لوکی یکدیگر را از بین خواهند برد

WhoAmI? - Kein System Ist Sicher

اطلاعات بیشتر: IMDB

ژانر: هیجان انگیز

کیفیت: BluRay 720p

حجم: 650MB

محصول: آمریکا  امتیاز: 7.5

زیرنویس

خلاصه داستان: بنیامین انگل، یک جوان آلمانی است که در مبحث کامپیوتر خبره می باشد. او به یک گروه متشکل از هکرهای حرفه ای و البته خرابکار دعوت می شود تا عملی انجام دهند که توجه دنیا را به خود جلب کنند ...


Who Am I - Kein System ist sicher 2014 BluRay 720p

در هنگام دانلود از وی پــی ان استفاده نکنید IP شما حتما باید مختص به ایران باشد

پیشنهاد میکنم حتما ببینید


اسطوره شناسی اسکاندیناوی : اسکادی

ابتدا ببینید

اسکادی (به زبان نروژی باستان : Skaði) در اساطیر اسکاندیناوی، غولی مؤنث که با نام ایزدبانوی کفش برفی شناخته می‌شد. اسکادی الههٔ فصل زمستان وایکینگ‌ها، دختر غولی به نام تیازی و همسر ایزد بادها، دریا و آتش نیورد بود و در جهان آسگارد، اقامتگاه افسانه‌ای خدایان جنگاور اسکاندیناوی به دنیا آمده بود.

هنگامی که پدرش به سبب ربودن ایزدبانوی زیبای جوانی ایدون، توسط خدایان کشته شد، اسکادی غرق در خشم، تصمیم به انتقام پدر گرفت و زره‌پوش به آسگارد سفر کرد تا انتقام پدر را بگیرد. اما خدایان درعوض نبرد، با او تأمل کردند و در ابتدا به وی پیشنهاد جبران خون پدر بوسیلهٔ طلا و جواهرات را دادند. اما اسکادی که از قبل توسط گنجینه‌های پدر و پدربزرگش به ثروت رسیده بود، این پیشنهاد را رد کرد. خدایان از او پرسیدند; از ما چه درخواستی داری؟ و اسکادی پیشنهاد ازدواج با یکی از ایزدان را داد. از آنجایی که هیچ یک از خدایان داوطلب به ازدواج با او نبودند، این پیشنهاد را به یک شرط قبول کردند. او باید تنها با دیدن پاهای آن‌ها، یکی از ایزدان را انتخاب می‌کرد. او با دیدن دو پای بسیار زیبا بین پاهای خدایان، با تصور این که این پاها نمی‌توانند به کسی جز ایزد محبوب و زیبای بالدر تعلق داشته باشند، آن‌ها را برگزید.اسکادی به سرعت چشمان خود را باز کرد و به سمت همسر آینده‌اش که فکر می‌کرد بالدر است خیره شد، اما متأسفانه پاها مربوط به ایزد دریاها نیورد بود. آن‌ها برای زندگی از آنجا که همسرش به مناطق ساحلی و اسکادی به کوهستان و همراهی توسط گرگ‌هایش علاقه داشت، تصمیم گرفتند ابتدا در کوهستان و بعد از آن در کنار ساحل زندگی کنند. آن‌ها نه شب در ثریم‌هایم سپری کردند، اما نیورد از زندگی در کوهستان خسته شده و صدای گرگ‌ها او را آزار می‌داد پس تصمیم گرفتند به کنار ساحل بروند. پس از گذراندن نه شب دیگر، اسکادی نیز نظری مشابه با همسرش داشت، خانه‌ای آفتابی همراه با صدای مرغان دریایی نمی‌گذاشتند او به خوابی راحت فرو رود. در انتها تصمیم گرفتند از یکدیگر جدا شدند و هر کدام به محل زندگی خود بروند.