ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 |
در اسطورههای نورس، ایدون Iðunn نگهدارنده سیبهایی است که به ایزدان جوانی جاودان میبخشد. نام ایدون از زبان نروژی قدیم گرفته شده و به معنای «همیشهجوان» یا «جوانکننده» است. در داستان فریفتگیهای گیلفی Gylfaginning آمدهاست که ایدون زن براگی است.
ایدون زمانی توسط غولی به نام تیازی ربوده شد. لوکی به غول در این کار کمک کرد. لوکی که شکل شاهین به خود داده بود در اسارت غول درآمده بود. غول که میدانست او یک شاهین عادی نیست او را به بند کشیده و به او گرسنگی میداد. غول او را مجبور کرد تا نام خود را بگوید و در ربایش ایدون به او کمک کند. لوکی سرانجام ناچار به همکاری شد.
خدایان متوجه غیبت ایدون نشدهبودند تا اینکه آثار پیری بر چهرههایشان نمایان شد. لوکی که یک سیب از ایدون برداشته و خورده بود هنوز جوان مانده بود و خدایان با دیدن او متوجه قضیه شدند. لوکی سپس همه چیز را اعتراف کرد و به خدایان کمک کرد تا ایدون و سیبهای او را بازپس آورند. آنها این کار را از طریق گمراه کردن غول و تبدیل کردن ایدون به یک دانه گیاهی یا پرستو و ظاهر کردن او در آسگارد انجام دادند.
پیش از مسیحی شدن منطقه، از ایدون تنها در شعری به نام هاستلونگ Haustlöng نوشته تیودولفرس Þjóðolfrs یاد شدهبود (حدود ۹۰۰ میلادی). اسنوری استورلوسون از این شعر در اثر خود فریفتگیهای گیلفی استفاده کردهاست. افزودن بر این نام ایدون در لوکاسنا یاد شدهاست. جز اینها نام او در متن دیگری از متون بهجامانده ذکر نشدهاست. اگر ایدون از ایزدبانوها بوده به احتمال زیاد از ایزدبانوهای معروف نبوده اما آنگونه که از داستان بالا برمیآید برای پیروان اودین، آسنها اهمیت داشتهاست.
احتمالاً میان داستان ایدون و داستان سیب طلای هسپریدس ارتباطی وجود دارد. سیب به طور کل در داستانها با ایزدبانوها بهویژه ایزدهای مادر همراه است.
«دیوید نایپ» بر این باور است که ربوده شدن ایدون توسط تیازی در هیئت عقاب نمونهای از نقشمایه «ربوده شدن واسطههای دستیابی به جاودانگی از سوی یک عقاب» است که در اسطورههای هندواروپایی دیگری نیز دیده میشود. افزون بر این به باور نایپ نمونهای مشابه با دزدیده شدن سیب ایدون نماد باروری در اسطورههای کلتی دیده میشود. در آن اسطورهها، پسران توئیرن به شکل عقاب درآمده و سیبهای مقدس را از باغ هیسبرنا میدزدند. در اینجا نیز تعقیب رخ میدهد و محافظانی که تعقیب میکنند شیردالهای ماده هستند.